مهارت کوچینگ، یک هنر حرفهای است که برای تسلط بر آن لازم است ترکیبی از مهارتهای ذهنی و ارتباطی را داشته باشید. یک کوچ حرفهای میبایست از توانایی ایجاد انگیزه، گوش دادن فعال، برقراری ارتباطات مثبت و بسیاری دیگر برخوردار باشد. توانایی تحلیل و تعیین اولویتها، هوش هیجانی بالا و مهارت در مدیریت زمان نیز از جمله ویژگیهای اساسی هر کوچ حرفهای و موفقی است. در این مقاله ما با جزئیات بیشتری به مهارت کوچینگ و ویژگیهایی که یک کوچ حرفهای باید داشته باشد، پرداختهایم.
کوچینگ موثر نیازمند یک کوچ خوب است و ترکیبی از ویژگیهاست که یک کوچ خوب را از دیگران متمایز میکند. در صورتی که فرد از هوش هیجانی بالا، توانایی تحلیل، ایجاد انگیزه و بسیاری دیگر برخوردار نباشد نمیتواند در مسیر کوچینگ خوب عمل کند و به هدف مورد نظر نخواهد رسید. در زیر فهرستی از ویژگیهای یک کوچ خوب را میبینید:
فهرست مطالب
- 1 دلسوزند
- 2 حمایتگرند
- 3 ماشین یادگیری اند
- 4 به نوآوری اهمیت زیادی میدهند
- 5 فروتنی از خصایص آنهاست
- 6 شنوندهای عالیست
- 7 کوچ خوب صادق است
- 8 قابل اعتماد است
- 9 قضاوت نمیکنند
- 10 کنجکاو است
- 11 یک کوچ خوب نظارت دقیقی بر مراجع دارد
- 12 هوش هیجانی بالا دارند
- 13 مهارت در مدیریت زمان
- 14 قدرت تجزیه و تحلیل قوی دارد
- 15 یک کوچ خوب رفتار حرفهای دارد
- 16 ابتکار و خلاقیت دارد
- 17 کلام پایانی
دلسوزند
کوچهای بزرگ دلسوز هستند. آنها واقعاً نسبت به مراجعان خود و مبارزات و چالشهایی که با آن روبرو هستند احساس مسئولیت میکنند. کوچها بیش از هر چیزی مهربان و آرامش دهنده هستند. آنها میتوانند خود را به جای مراجعشان بگذارند و فضای امنی را برای آنها ایجاد کنند تا کاملاً بدون ترس از قضاوت شدن حرفشان را بزنند. یک کوچ بزرگ هرگز برای ایجاد انگیزه در فرد به شرمساری، تهدید یا تاکتیکهای ترساندن متوسل نمیشود.
حمایتگرند
کوچهای بزرگ، دشواریهای مراجعان خود را جدی میگیرند، مهم نیست که آن مشکل از نظر آنها چقدر کوچک یا بی اهمیت به نظر برسد. فرقی نمیکند شما در تلاش برای تکمیل یک پروژه کوچک باشید یا بخواهید در یک چالش بزرگ به پیروزی برسید. یک کوچ خوب از شما در رویارویی با همه چالشها حمایت میکند.
کوچهای بزرگ توانایی باورنکردنی برای درک مراجع خود دارند و میتوانند خودشان را جای او بگذارند، اما در عین حال فاصله کافی برای دیدن تصویر بزرگ و ارائه راهنمایی و مسیریابی را حفظ میکنند.
ماشین یادگیری اند
کوچهای بزرگ عطش سیری ناپذیری برای کسب دانش و پیشرفت دارند. آنها مدام در حال یادگیری هستند. اگر کتاب، دوره یا برنامه آموزشی وجود داشته باشد که میتواند به آنها کمک کند تا خودشان، کسب و کارشان یا مهارتهایشان را به عنوان یک مربی توسعه دهند، قطعا از آن استفاده میکنند.
یک مربی بزرگ هرگز از یادگیری از طریق منابع و روشهای مختلف خسته نمیشود و هرگز نمیگوید: «به اندازه کافی میدانم. حالا وقت آن رسیده که از یادگیری دست بکشم.»
به نوآوری اهمیت زیادی میدهند
کوچهای بزرگ همیشه به دنبال راههایی برای ارتقای سطح مهارتهای مربیگری و روشهای خود هستند. آنها هرگز از آزمایش کردن، تغییر، ارتقا یا تغییر سبک و قالب مربیگری خود خسته نمی شوند. در میان گروه بزرگی از کوچها، نوآوری کوچ خوب را از بقیه متمایز میکند. آنها تلاش میکنند تا از روشها و مدلهای مربیگری مختلف بیاموزند، تکنیکهای مختلف را برای ایجاد نتایج برای مراجعان خود آزمایش کنند و روش کوچینگ منحصر به فرد خود را ایجاد کنند.
فروتنی از خصایص آنهاست
کوچهای خوب از مراجعان خود درس میگیرند و بابت این فرصت هیجان زده هستند. آنها هرگز آدمی که میگوید «همه چیز را میدانم» نیستند، اشتباهات خود را میپذیرند و همیشه مایلند از کوچهای دیگر بیاموزند. یک کوچ خوب به هر جا و سطحی از دانش که برسد، باز هم باور دارد افرادی وجود دارند که بیش از او میدانند.
شنوندهای عالیست
کوچهای خوب بیشتر گوش میدهند تا صحبت کنند. اغلب، یک کوچ واقعاً عالی در آنچه میشنود کاملاً غرق میشود. او در لحظه حضور دارند، بدون قضاوت، بدون پیش داوری.
کوچ خوب صادق است
یک کوچ خوب صادق است. او به مراجعان خود دروغ نمی گوید تا آنها احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند. اگر لازم باشد، مراجع باید بداند که به اندازه کافی تلاش نمیکند یا در چه نقاطی کم کاری دارد یا اگر اهدافی که تعیین کرده زیادی بزرگ و دور از دسترس هستند، باید اطلاع داشته باشد. کوچهای بزرگ همیشه مهربان هستند اما از گفتن حقیقت ابایی ندارند.
قابل اعتماد است
باید بتوان به یک کوچ خوب اعتماد کرد. مراجعان باید مطمئن باشند که به طور ناخواسته هیچ یک از اطلاعات شخصی یا چالشهایشان آشکار نخواهد شد. برخی از کوچهای با استفاده از نام مستعار در رسانههای اجتماعی، چالشها و مسائل مراجعان خود را مورد بحث قرار میدهند. یک مربی بزرگ هرگز این کار را نمیکند. هر چیزی که در طول جلسه مورد بحث قرار میگیرد بین مربی و مراجع باقی میماند.
قضاوت نمیکنند
تصور کنید یک مربی قضاوت کننده باشد! کل فرضیه کوچینگ، و همچنین تفاوت قابل توجه آن با سایر شیوه های مشابه مانند راهنمایی و مشاوره، این است که کوچ معتقد است هر کسی این توانایی را دارد که راه حل های خود را برای مشکلات ارائه دهد و ارزیابی کند که چه چیزی درست است یا نه. بنابراین، اگر یک کوچ قضاوت خود را در مورد آنچه که معتقد است مراجع باید انجام دهد یا چگونه باید فکر کند، بیاورد، دیگر مربی نمیشود.
کنار گذاشتن قضاوت ها و اعتقادات شخصی و گوش دادن به صحبت های مراجع از یک دیدگاه خنثی، ویژگی بسیار مهم یک کوچ خوب است.
کنجکاو است
حتی اگر مربی قرار است به عنوان راهنمای «متخصص» برای مراجعان خود عمل کند، اما نوع نگرش «من قبلا فلان کار را انجام داده ام و نتیجهاش را میدانم» ممکن است لزوماً کمک مثبتی به جلسه مربیگری و مشارکت نداشته باشد.
برای اینکه مربی بتواند واقعاً به مراجعان خود کمک کنند، باید به هر موقعیتی بپردازد و از یک دیدگاه عاری از تعصب به آن نگاه کند. این بدان معناست که مسیر یا روشی که برای رسیدگی به وضعیت یک مراجع در نظر گرفته میشود ممکن است برای مراجع دیگر کارساز نباشد و بنابراین داشتن یک ذهنیت «کنجکاو» میتواند از افتادن یک مربی در دام کپی کردن یک استراتژی یا رویکرد یکسان برای شخص دیگر جلوگیری کند.
یک کوچ خوب نظارت دقیقی بر مراجع دارد
یکی از مهارت ها و ویژگی های ضروری یک مربی خوب این است که نظارت خوبی بر مراجع داشته باشد و بدون توجه به آنچه که به صورت شفاهی گفته میشود، نسبت به نشانه های غیرکلامی نیز کاملا آگاه و حساس باشد.
قرار نیست همه مراجعان آدمهایی برونگرا و ارتباطی باشند. با مشاهده و یادداشت برداری بی صدا از نشانه های غیرکلامی مانند زبان بدن، حالات چهره، حرکات چشم، حرکات دست، و حتی کوچکترین تکان ها، یک مربی میتواند اطلاعات بیشتری در مورد مراجع مقابل خود داشته باشد.
هوش هیجانی بالا دارند
یکی از ویژگیهای بارز یک کوچ خوب، داشتن هوش هیجانی بالاست. این مهارت به کوچ کمک میکند تا به عنوان یک متخصص ارتباطات، قادر به درک و مدیریت احساسات خود و مراجعین باشد. با این توانایی، کوچ میتواند به دقت نیازها و انگیزههای مراجعین را تحلیل کرده و به آنها با احترام و همدلی پاسخ دهد. همچنین، توانایی ایجاد ارتباطات مثبت و موثر با مراجعان نقش مهمی در فرآیند کوچینگ ایفا میکند.
مهارت در مدیریت زمان
مدیریت زمان یکی از مهارتهای حیاتی یک کوچ حرفهای است. کوچ باید قابلیت تعیین اولویتها را داشته باشد و بتواند برنامهریزی موثری برای خود و مراجع ایجاد کند. این روند شامل تخصیص زمان دقیق برای هر فعالیت، انعطافپذیری در مواجهه با تغییرات، و اجرای تصمیمات موثر بر اساس اولویتها میشود. مدیریت زمان صحیح، به کوچ امکان میدهد تا با دقت به اهداف تعیین شده برسد و مراجعان را در راه توسعه شخصی کمک نماید.
قدرت تجزیه و تحلیل قوی دارد
توانایی تجزیه و تحلیل دقیق افراد، شرایط و چالشها از جمله ویژگیهای برجسته یک کوچ خوب است. این مهارت به کوچ امکان میدهد تا با شناخت عمیق از مراجعان راهکارهای هوشمندانه و سفارشیسازی شده ارائه دهد. کوچ با تجزیه و تحلیل درست، قادر است به بهبود مستمر و موثر در فرآیند کوچینگ بپردازد و مراجعان خود را به خوبی در دستیابی به اهداف مورد نظرشان راهنمایی کند.
یک کوچ خوب رفتار حرفهای دارد
حرفهای بودن یک کوچ نه تنها شامل برخورداری از مهارتهای فنی بلکه همچنین شامل اصول اخلاقی و رویکردهای حرفهای نیز میشود. یک کوچ حرفهای باید دارای تعهد به بهبود مستمر باشد و توانمندی در بهروزرسانی دانش و مهارتهای خود را حفظ کند. او باید قابلیت ایجاد ارتباطات محترمانه و موثر با مراجعان را داشته باشد و اطلاعات محرمانه مراجعان را به خوبی مدیریت کند.
برخوردهای حرفهای، احترام به تفاوتها، و برخورد توام با انصاف با مراجعان نیز حاکی از حرفهای بودن یک کوچ است. در نهایت، یک کوچ حرفهای به تأثیرگذاری و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مراجعان خود متعهد بوده و مسئولیت پذیری را به عنوان یک حرفهای مسئول، با رفتارهای حرفهای خود به نمایش میگذارد.
ابتکار و خلاقیت دارد
یک کوچ باید توانایی ابتکار و خلاقیت در ارائه راهکارهای نوآورانه را داشته باشد. این ویژگی به او کمک میکند تا در مواقعی که مشکلات پیچیدهای پیش میآید، با راهحلهای خلاقانه و موثر به مراجعان خود کمک کند.
کلام پایانی
در این نوشتار ویژگی های یک کوچ خوب را با هم دیدیم. باید بدانیم که برای موفقیت در کوچینگ نه تنها مجموعه ای از مهارتهای فنی مورد نیاز است، بلکه ابتکار، خلاقیت، و ارتقاء مستمر نیز ضرورت دارد. کوچ های حرفهای با داشتن هوش هیجانی، مهارت در مدیریت زمان، تجزیه و تحلیل دقیق، و قابلیت ایجاد ارتباطات موثر، به مراجعان خود کمک میکنند تا به بهترین نسخه از خود دست بیابند.
همچنین، ابتکار و خلاقیت، کوچها را قادر میسازد تا در مواقع چالشبرانگیز، راهکارهای نوآورانه ارائه دهند و مراجع را در جهت رشد و تغییر مثبت هدایت کنند. در نهایت، حضور یک کوچ حرفهای باعث میشود تا مسیر موفقیت و توسعه شخصی و حرفهای، به واقعیت پیوند خورده و این تجربه به یک سفر مفید و الهامبخش تبدیل شود.