اگر شما قصد دارید که تبدیل به یک کوچ شوید، پس باید با مهارت هدف گذاری و ارزشی که دارد، آشنا باشید. معمولا هر کسی که صبح از خواب بلند میشود، به صورت پیش فرض، قصد انجام یکسری کارها را دارد؛ ولی وقتی که به اولین مشکل برمیخورند، فورا آن را رها میکنند و به سراغ یک کاری دیگر میروند. این رها کردن هدف به این دلیل است که شما زمان و چگونگی رسیدن به آن را برای خودتان مشخص نکردید.
درواقع شما به عنوان کوچ، باید با مراحل هدف گذاری آشنا باشید تا بتوانید آن را به مراجع خودتان آموزش دهید و آنها را با مراحل هدف گذاری، آشنا کنید. آشنا نبودن با مراحل هدف گذاری، یکی از اصلیترین مشکلاتی است که در مراجعها دیده میشود و شما به عنوان یک کوچ، باید آنها را راهنمایی کنید تا به هدفی که دارند برسند.
در ادامه این مقاله قصد داریم تا مراحل هدف گذاری در گوچینگ را با هم بررسی کنیم و شما را با ارزش آن آشنا کنیم.
تاثیرات هدف گذاری بر روی رسیدن به اهداف مختلف
فرض کنید که مهارت هدف گذاری به مانند یک چرخه است که شامل موارد مختلفی میباشد. در مرحله اول، کوچ و مراجع باید یک هدفی را مشخص کنند. در مرحله بعد، همه چیز بر گردن کوچ است؛ چون او باید با استفاده از روشهای مختلف، انگیزه لازم در مراجع را به وجود بیاورد و او را درباره اهدافش، به فکر فرو ببرد.
افراد زیادی فکر میکنند که کوچینگ فقط یکسری سوالات و روشهای از پیش تعیین شده است که از آنها برای همه افراد استفاده میکنند؛ درواقع هیچ سوال یا روش از پیش تعیین شدهای وجود ندارد و کوچ باید سوالات و روشهای خودش را، متناسب با اخلاقیات و خصوصیات مراجع انتخاب کند.
هدف گذری Smart چیست؟
هدف گذاری هوشمند یا اسمارت، یکی از معروفترین روشهای هدف گذاری است که کوچها معمولا با این روش، مراحل هدف گذاری در مراجع را پیش میبرند. کلمه Smart از پنج حرف تشکیل شده که در علم کوچینگ و بحث هدف گذاری، هر حرف معنی خاص خودش را دارد که در ادامه به آنها میپردازیم:
S: حرف S در کلمه Smart به معنی Specific میباشد که معنی “خاص” یا “مشخص” را میدهد. یعنی چیزی که در پایان هدف گذاری نصیب مراجع میشود، نباید هدف کلی باشد. بگذارید یک مثال بزنم؛ فرض کنید که شما یک سخنرانی در پیش دارید و قصد دارید تا اعتماد به نفس لازم برای این سخنرانی را به دست بیاورید. نباید دستاورد نهایی شما، اعتماد به نفس باشد. مثلا باید کیفیت متن شما و رضایتمندی حضار جزو دستاورد نهایی شما باشد.
M: در کلمه Smart حرف m معنی Measurable را میدهد که معنی “قابل اندازه گیری” را دارد. یعنی اینکه بتوانید مراحل پیشروی آن را بسنجید. بگذارید برای درک بهتر این قسمت، یک مثالی برای شما بزنم. مثلا فرض کنید که هدف شما، “داشتن یک اندام مناسب” است؛ به نظر شما بهتر نیست که “2 ساعت ورزش در روز” را جزو هدف خودتان قرار دهید؟
A: حرف A در کلمه Smart از کلمه Achievable به معنی قابل دستیابی است. یعنی اینکه شما باید مشخص کنید که برای رسیدن به هدف مدنظرتان، باید چه کارهایی انجام دهید. برای مثال هم میتوانیم به همان مثال بالا مراجعه کنیم. فرض کنید که هدف شما، “داشتن اندام مناسب” است. پس شما برای داشتن اندام مناسب، نیاز دارید تا 2 ساعت در روز تمرین کنید.
R: حرف R در کلمه Smart از Relevant است؛ یعنی اینکه افراد باید هدفی را برای خودشان مشخص کنند که از پس آن بربیانند. درواقع نباید هدف آنها، دور از انتظار باشد.
T: حرف T در کلمه Smart از Time-Based است؛ یعنی اینکه شما باید زمانی برای رسیدن به هدف خودتان مشخص کنید. تعیین زمان برای رسیدن به هدف در مراحل هدف گذاری، بسیار ارزشمند و مهم است. برای مثال اگر شما قصد دارید تا یک کسب و کار برای خودتان راه اندازی کنید، باید یک زمانی را هم مشخص کنید؛ برای مثال بگذارید که من یک سوال از شما بپرسم: شما قصد دارید که کسب و کار خودتان را کِی راه اندازی کنید؟ شما میخواهید که تا چند وقت آینده، به اندام مناسب برسید؟ و …
مهمترین سوالاتی که میتوانید به مراحل هدف گذاری کمک کند
همانطور که در بالاتر هم گفتیم، کوچ باید با استفاده سوالات و روشهای مختلف، منظور و هدف مراجع را به خوبی درک کند تا بتواند به او در مراحل هدف گذاری کمک کند. البته یکسری سوالاتی هم وجود دارند که شما میتوانید از خودتان بپرسید.
در ادامه این سوالات را با هم بررسی میکنیم. البته اکثر این سوالات از همان بحث هدف گذاری Smart گرفته شده:
1. تصمیم واقعی شما برای رسیدن به هدف چیست؟
یک هدف، زمانی میتواند خوب و مفید باشد، که کاملا شفاف، زمان دار و قابل سنجش باشد. اگر هدف شما شفاف و قابل سنجش باشد، شما میدانید که در نهایت چه چیزی نصیب شما میشود.
بعد از اینکه یک هدفی را برای خودتان مشخص کردید، بهتر است که از خودتان بپرسید که در نهایت قرار است چه چیزی به من برسد؟
اگر شما در انتخاب یک هدف درست به مشکل خوردید، لازم نیست که ناراحت شوید؛ چون تنظیم مراحل هدف، کار دشواری است و چیزی نیست که در همان دفعات اول بتوانید به موفقیت برسید.
2. میتواند اهدافتان را کنترل کند؟ هدفتان را فراموش میکنید؟
احتمالا برای شما هم پیش آمده که وقتی هدف خودتان را به اشخاص مختلف میگویید، از شما میخواهند که برای اینکه هدف خودتان را فراموش نکنید، حتما آن را در جایی ثبت کنید تا همیشه یادتان باشد.
جدای از بحث فراموشی، نوشتن اهداف روی کاغذ میتواند حس مسئولیت پذیری خاصی به شما القا کند که باعث برنامه ریزی دقیقتر برای اهدافتان میشود. طبق بررسیهایی که بر روی افراد مختلف انجام شده، کسانی که اهداف خودشان را بر روی کاغذ آوردند، توانستند زودتر از افرادی که اهدافشان را بر روی کاغذ نیاوردند به موفقیت برسند.
3. چه بهایی برای رسیدن به اهدافتان پرداخت میکنید؟
یک قانونی وجود دارد و آن هم این است که برای به دست آوردن یک چیزی با ارزش، باید یک چیزی که ارزش کمتری دارد را از دست بدهید؛ همه اهداف، یکسری بهایی دارند که تا وقتی آنها را پرداخت نکنید، به هیچ وجه نمیتواند به چیزی که میخواهید برسید.
حالا این بها میتواند زمان باشد یا هزینههای زیاد!
4. چه استراتژی برای رسیدن به هدف دارید؟
اگر یادتان باشد، در سوال شماره 2 از شما خواسته بودیم که اهداف خودتان را بر روی کاغذ پیاده کنید؛ در این قسمت از شما میخواهیم که استراتژیهایی که شما برای رسیدن به اهداف خودتان میچینید را هم بر روی کاغذ پیاده کنید.
همه کوچها میدانند که نوشتن استراتژی مراحل رسیدن به هدف، چه تاثیر فوق العادهای در مراحل هدف گذاری دارد. وقتی که شما استراتژیهای مربوط هدفتان را بر روی کاغذ پیاده میکنید، همزمان با نوشتن، ذهن شما به سمت صحت یا غلط بودن استراتژیها میرود و علاوه بر این موضوع، باعث افزایش اعتماد به نفس شما میشود.
5. چه زمانی شروع کنم؟
اینکه چه زمانی شروع کنید، کاملا بستگی به استراتژی شما دارد؛ فکر نکنید که هر چی سریعتر شروع کنید بهتر است؛ البته تا حدودی هم درست است. ولی باید در بهترین زمان ممکن، کار خودتان را شروع کنید.
6. چقدر میخواهید برای هدفتان وقت بگذارید؟
یکی از روشهای موفقیت در مراحل هدف گذاری این است که روتین زندگی خودتان را طوری تغییر دهید که شما را در همه حالات به فکر هدفتان یا استراتژیهای مربوط به هدفتان بیندازد.
اگر شما واقعا به هدف خودتان اهمیت میدهید و میخواهید که هر چه زودتر به نتیجه مطلوبتان برسید، پس باید کاری کنید که هیچ وقت از ذهن شما پاک نشود؛ برای همین بهتر است که آن را وارد زندگی روزمره خودتان کنید.