کتاب کوچینگ برای مدیران و رهبران

معرفی کتاب | کوچینگ برای مدیران و رهبران

نویسنده : غلامحسین رادمرد قدیری ـ دکتر مصطفی جهانگیر 
انتشارات : دیباگران تهران 
تعداد صفحات : ۱۴۰ صفحه 
معرفی کتاب کوچینگ برای مدیران و رهبران اثر مجموعه ی نویسندگان
شما که این کتاب را در دست گرفته اید به احتمال زیاد کنجکاوید بدانید کوچینگ چیست؟ چه کاربردی دارد؟ و چگونه به شما کمک می کند؟
با مطالعه این کتاب خواهید دانست که دو رویکرد به کوچینگ وجود دارد. در رویکرد اول، شما به عنوان مدیر می‌توانید از خدمات یک کوچ حرفه‌ای در قالب جلسات کوچینگ استفاده کنید، در این رویکرد، شما در جلسات کوچینگ با کوچ حرفه‌ای به گفتگو می‌نشینید که باعث می‌شود مهارت رهبری و مدیریت شما رشد یابد. در رویکرد دوم، می‌توانید با فراگیری مهارت‌های کوچینگ نقش کوچ را برای کارکنانتان ایفا کنید و در قالب گفتگوهای کوچینگی به رشد آن‌ها کمک کنید. کتاب در 6 فصل سامان یافته است. در فصل اول خواهیم گفت کوچینگ چه هست و چه نیست. موضوع فصل دوم دستاوردهای جلسات کوچینگ برای مدیران است. در فصل سوم به دستاوردهای ایفای نقش کوچ توسط مدیران می‌پردازیم. در فصل چهارم شایستگی‌های مورد نیاز مدیران برای ایفای نقش کوچ را مورد بررسی قرار می‌دهیم. در فصل پنجم فرآیند گفتگوی کوچینگی مدیر با کارکنان بر اساس مدل ARNA را معرفی می‌کنیم. در فصل ششم به چند موردکاوی کوچینگ اشاره می شود تا بدانید که کوچینگ در عمل چگونه است.
فصل اول:کوچینگ چه هست و چه نیست؟
فصل دوم:چرا باید از کوچینگ استفاده کنید؟
فصل سوم:آموزش کوچینگ،ضرورت یا مد؟
فصل چهارم:شایستگی های مورد نیاز مدیر در نقش کوچ
فصل پنجم:مدل گفتگوی کوچینگی مدیر با کارکنان
فصل ششم:مورد کاوی های کوچینگ
فصل اول
کوچینگ چه هست و چه نیست؟
نیم نگاهی به ریشه ی کوچینگ
برای اولین بار که کلمه ی کوچینگ را شنیده اید، احتمالاً این سوال برای شما پیش آمده است، که کوچینگ چیست؟ قبل از آشنا شدن با مفهوم کوچینگ به
ریشه ی تاریخی این کلمه اشاره
می.کنیم ریشه ی کلمه ی ،کوچینگ به
روستایی به نام کاکس در مجارستان برمی گردد روستایی که به خاطر یک اختراع مشهور شد. این اختراع کالسکه بود اهالی این روستا در قرن پانزدهم میلادی از طریق این اختراع با حمل کالا بین دو شهر وین و بوداپست، کسب درآمد میکردند در همان زمان، یکی از اهالی این روستا کالسکه ای ساخت که نسبت به سایر کالسکه های آن ،زمان هم بزرگتر بود و هم راحت تر. این کالسکه ها، با نام کالسکه های کاکس شناخته شدند و این کلمه بعدها به کلمه ی کوچ در زبان انگلیسی، تغییر شکل داد در قرن شانزدهم این کالسکه ها کاملاً شناخته شده بودند و در سراسر اروپا، مورد استفاده قرار می گرفتند.
در قرن نوزدهم میلادی دانش آموزان و دانشجویان انگلیسی از این واژه به عنوان یک اصطلاح عامیانه برای معلمانی استفاده میکردند که با تدریس در منزل دروس سخت را به زبانی ساده برای آنها توضیح میدانند تا برای امتحانات آماده شوند دلیل رایج شدن کلمه ی کوچ برای این دسته از معلمان این بود که همانند کالسکه که رسیدن به مقصد را سریعتر و راحتتر می کرد، باعث میشد دانش آموزان و دانشجویان سریعتر و راحتتر به موفقیت در امتحانات دست پیدا کنند. به مرور ،زمان عنوان کوچ به کسی اطلاق میشد که به دیگران کمک میکند تا کاری را از ابتدا تا پایان با موفقیت به انجام برساند.
پیشکسوتان کوچینگ
توماس لئونارد
کوچینگ به مفهوم امروزی ،آن در اواسط سال ۱۹۸۰ ،میلادی توسط توماس لئونارد در ایالات متحده آمریکا، ایجاد شد. او در دهه ی ۱۹۸۰ در جریان فعالیتهای حرفه ای خود به عنوان یک مشاور مالی متوجه ،شد اغلب افرادی که برای گرفتن مشاوره های مالی به او مراجعه می کنند مسائل مالی تنها بخش کوچکی از مشکلاتشان محسوب میشود و آنچه که واقعاً به دنبال آن
هستند؛ مشاورههای عمیق درباره مسائل زندگی است. لئونارد اعتقاد داشت که امور مالی مانند قله کوه یخ است که از آب بیرون زده و مابقی کوه یخ که دیده نمی شود، اهمیت بیشتری برای مراجعین .دارد. مردم میخواستند بقیه ی امور زندگیشان نیز مانند مسایل مالی سر و سامان بگیرد. بنابراین، لئونارد با توجه به ذهنیت و پیشینه ی تخصصی مالی و شم ،تجاریش شروع به ارائه ی خدمات در زمینه ی کوچینگ زندگی کرد او به مراجعانش کمک می کرد، تا در مسائل زندگی و موضوعات مختلف به وضعیت مطلوب برسند و رشد کنند.
تیموتی گالوی
کتاب «بازی درونی تنیس که در سال ۱۹۷۴ توسط تیموتی گالوی نوشته شد، آغازی بر توسعه ی کوچینگ به شکل امروزی آن بود گالوی یک مربی تنیس بود و در حین آموزش با کنجکاوی و عمیق شدن روی رفتارهای ،شاگردانش توانست سبک جدیدی در بازی تنیس خلق کند که اسمش را بازی درونی گذاشت.
در این کتاب به یک حریف درونی اشاره شده است که در بازی تنیس به حریف آن طرف تور، اضافه میشود این حریف صدایی درونی است که قضاوت و انتقاد میکند و هر حرکت بازیکن را حدس می زند حریفی که ساخته و پرداخته ذهن اوست و معمولاً موجب تضعیف او میشود. این
حریف درونی از تمام نقطه ضعفهای بازیکن با خبر است و از آن برای شکست او استفاده
می کند این حریف ،زیرک در گوش بازیکن می خواند که حریفت بسیار قوی است و امکان شکست دادنش برای تو غیر ممکن است و یا میگوید که تو» بسیار قوی هستی و امکان
The Inner Game of Tennis
شکست خوردن از این حریف خیلی کم است. این جملات دقیقاً چیزی است که بازیکن را شکست میدهد. در واقع بازیکن به خودش باخته است نه حریفی که در آن طرف زمین ایستاده است. در ،نتیجه بازیکن برای شکست حریف آن طرف ،زمین اول باید حریف درون خود را شکست دهد. به اعتقاد ،گالوی بزرگترین مانع بر سر راه موفقیت و بالفعل درآوردن پتانسیلهای فرد در درون او قرار گرفته است. گالوی در این کتاب به صورت یک کوچ تنیس درآمده است و برای شکست حریف درون برنامه ریزی های منظم دستورالعملهای روانشناسی ورزشی و بخشهای از روانشناسی انسان گرا را ارائه داده است با این تفسیر کوچ بر روی موانع ذهنی مخاطب کار میکند و مسیر را برای رسیدن به اهداف و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه ی او هموار می سازد. کتاب ،گالوی هسته اصلی و مرکزی ایجاد مدل رشد بود که با نفوذترین مدل کوچینگ محسوب می.شود با موفقیتهایی که کتاب بازی درونی تنیس پیدا ،کرد ،شرکتهای مشهوری از
The ultimate guide to the mental side of peak performance
W. Timothy Gallwey
جان ويتمور جان ویتمور، راننده حرفه ای مسابقات بود و پس از اتمام دوره ی ورزشی اش، تبدیل به یک تاجر موفق گردید جان ویتمور در سال ۱۹۷۲ ،میلادی گالوی را ملاقات و به او کمک کرد تا به ترویج اصول بازی درونی بپردازد در سال ۱۹۹۲ ایده های تیموتی گالوی در زمینه ی کوچینگ
کسب و کار را، در کتابی به نام «کوچینگ برای
عملکرد» منتشر کرد. این کتاب به حدی
تاثیر گذار بود که بسیاری از او به عنوان اولین
کسی که باعث شد کوچینگ به عنوان یک حرفه ی مستقل ظهور پیدا کند یاد کنند.
دنیل گولمن
دنیل گولمن ، روان شناسی که به مفهوم هوش هیجانی عمومیت بخشید، در مقاله ای که در سال
۲۰۰۰ در مجله هاروارد بیزنس ریویو ، با عنوان «رهبری
آن طور که نتیجه میدهد» منتشر کرد، شش سبک اصلی
رهبری را معرفی کرد که کوچینگ یکی از آنها بود. او ثابت کرد که کوچینگ اثر مثبت چشمگیری بر عملکرد فرهنگ و سودآوری سازمان دارد اما علیرغم اهمیت آن در آن زمان مهجورترین سبک رهبری بود زیرا خیلی از مدیران اعتقاد داشتند در محیط کسب و کار امروزی که با شتاب در حال تغییر است وقت و زمانی برای توانمندسازی و آموزش و کمک به رشد کارکنانشان ندارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *