روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای روانی است. روانشناسی علم تقریباً جوانی است؛ زیرا تنها ۱۵۰ سال از ظهور این علم میگذرد. اغلب افراد به دنبال سؤالهایی مانند آیا واقعاً روانشناسی علم است؟ آیا روانشناسی از طریق چهره و رفتار افراد میتواند شخصیت آنها را بشناسد؟ هستند. در این مقاله بهصورت کامل سعی میکنیم راجع به روانشناسی و تاریخچه این علم و شاخههای مختلف آن بهصورت کامل توضیح دهیم.
روانشناسی چیست؟
همانطور که گفتیم روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای روانی است. در روانشناسی تمام رفتارهای قابلمشاهده افراد و تمام آنچه در ذهن انسان میگذرد را موردبررسی قرار میدهند. به کمک بررسی رفتارهای انسان و شناخت ذهن انسان میتوان دلیل رفتارهای او و اطلاعات زیادی در مورد انسان به دست آورد. بهعنوانمثال وقتی فردی در چالشهای کاری بهسرعت گریه میکند میتوان از رفتار او این برداشت را کرد که آستانه تحمل آن فرد بسیار پایین است و فردی زودرنج است.
اگرچه ما به کمک رفتارها میتوانیم به دلیل اصلی آنها پی ببریم اما همیشه حدس و گمان ما از روی رفتار نمیتواند درست باشد. به همین خاطر روانشناسی در کنار مطالعه رفتار، فرایندهای روانی را هم در نظر میگیرد. افکار، باورها و احساسات و هر چیز دیگری که مانند رفتار قابلمشاهده نیست در زمره فرایندهای روانی قرار میگیرند. فرایندهای روانی را بیشتر میتوانیم با صحبت کردن شناسایی کنیم. اگر رفتار در کنار فرایندهای روانی موردبررسی قرار بگیرد ما میتوانیم شناخت دقیقتری از اشخاص داشته باشیم.
تاریخچه علم روانشناسی
تاریخچه علم روانشناسی به زمان ظهور فلسفه برمیگردد. روانشناسی بهطورجدی در حدود ۱۵۰ سال پیش به کمک ویلهلم تاوَنت شروع شد. روانشناسی در طی این سالها تغییرات و تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. در ابتدا روانشناسی تنها مسائلی مثل احساس، توجه و حافظه را بررسی میکرده است. بهمرورزمان روانشناسی به رفتار انسان و تغییر رفتار در انسان توجه ویژه نشان داد، که این بخش از روانشناسی، روانشناسی رفتارگرا نام گرفت و در تربیت کودکان از این رویکرد کمک زیادی هم گرفته شد.
اما پس از مدتی روانشناسان متوجه شدند که یک نیروی پنهان در درون همه انسانها کنترل رفتار انسان را در دست میگیرد و ازاینجا موضوعاتی مانند انگیزه و ذهن به روانشناسی وارد شد. در طی سالها روانشناسی تغییرات و تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است و از دل روانشناسی شاخههای مختلفی به وجود آمده است. در ادامه شاخههای مختلف علم روانشناسی را بهصورت کامل توضیح میدهیم.
شاخههای مختلف علم روانشناسی
روانشناسی بالینی
یکی از گرایشهای شناختهشده در میان اغلب افراد جامعه روانشناسی بالینی است. این بخش از روانشناسی با بیماریهای روانی سروکار دارد. در این بخش روانشناسی به دنبال علتیابی شناخت نشانهها و تشخیص گذاری و راههایی برای درمان بیماریهای روانیای.
روانشناسی زیستی
در این روش روانشناسی از دیدگاه زیستی وارد میشود. روانشناسان در این روش به دنبال تغییرات در جسم و مغز انسانها هستند تا از این طریق بتوانند علتهای به وجود آمدن مشکلات روانی را موردبررسی قرار دهند.
روانشناسی کودک و نوجوان
در بخش روانشناسی کودک و نوجوان بیشتر نیازهای روحی و رشدی کودکان و همچنین نوجوانان موردتوجه روانشناسان قرار میگیرد. روانشناسان تمام آنچه والدین برای تربیت کودکان و نوجوانان باید در نظر بگیرند توجه میکنند. در این بخش بیشتر به والدین توصیه میشود که از یک روانشناس و یا مشاور برای تربیت کودکان و نوجوانان کمک بگیرند.
روانشناسی تربیتی
روانشناسی تربیتی رابطه مستقیمی با روانشناسی کودک و نوجوان دارد. در روانشناسی تربیتی هم به نیازهای کودکان توجه میشود. با این تفاوت که در روانشناسی تربیتی بیشتر درزمینهٔ تحصیل و آموزش کودکان متمرکز هستند.
روانشناسی کودکان استثنایی
همانطور که میدانید کودکان استثنایی نیازهای خاص خود و روشهای آموزشی خاص برای خوددارند و برای تربیت این دسته از کودکان نمیتوان از روشهای تربیتی دیگر کودکانه جامعه استفاده کرد. به همین خاطر این شاخه از روانشناسی مختص این دسته از کودکان است.
روانشناسی اجتماعی
در شاخه روانشناسی اجتماعی رفتار مردم در اجتماع موردبررسی قرار میگیرد. در حقیقت در این دسته از شاخه روانشناسی برخلاف روانشناسی بالینی بیشتر به مسائل اجتماعی توجه میشود و بعد از بررسی مسائل اجتماعی به دنبال مسائل روانی و ذهنی میروند. در روانشناسی اجتماعی رفتار انسانها در جامعه و دلایل انجام آن رفتارها و آسیبهای اجتماعی موردبررسی قرار میگیرد.
روانشناسی جنایی
افرادی که در این شاخه از روانشناسی فعالیت میکنند وظیفهدارند که سلامت روان مجرمین و دلایلی که باعث میشود مجرمین واکنش نشان دهند بررسی میشود. روانشناسانی که در این شاخه فعالیت میکنند اغلب در دادگاهها وادارات آگاهی مشغول به کار هستند.
روانشناسی صنعتی
همانطور که از اسم این شاخه از روانشناسی پیداست به دنبال پیشرفت صنعت و درآمد بالاتر و افزایش بهرهوری کارکنان هستند. بهعنوانمثال افرادی که در حوزه روانشناسی صنعتی فعالیت میکنند به سازمانها کمک میکنند تا برای استخدام یک فرد بتواند شخصیت آن فرد را بررسی کنند و هر شخص را مطابق باشخصیت ای در مناسبترین موقعیت شغلی قرار دهند.
روانشناسی عمومی
روانشناسان عمومی به افراد کمک میکنند تا بتوانند علت رفتارها و احساسات خود را بشناسند. افرادی که به روانشناس عمومی مراجعه میکنند حتی ممکن است مشکل و ریشه آن را ندانند. روانشناسان عمومی به کمک تست ها و مصاحبه های مختلف روانشناختی شخصیت، توانمندی، استعداد، و هوش افراد را بشناسند. سپس به کمک روش های روانشناختی مشکلات مراجع را حل کند. روانشناسان عمومی برای درمان افراد از روش های دارودرمانی، و روانشناختی استفاده میکنند.
روانشناسان عمومی به افراد کمک میکنند تا بتوانند با افراد دیگر ارتباط برقرار کنند.
علم روانشناسی چه کمکی به انسانها میکند؟
کمک به درمان بیماری
یکی از کاربردهای قدیمی علم روانشناسی کمک به درمان بیماری است. بیماریها آسیبها و مشکلات بسیار زیادی برای فرد و اطرافیان آن فرد به وجود میآورد. اگر بیماری درمان شود فرد میتواند در جامعه یک زندگی سالم داشته باشد. درمان بیماریها در حیطه وظایف روانشناسان بالینی قرار میگیرد. روانشناسان بالینی به بیماران روانی کمک میکنند تا بتوانند از شرایط منفی خارج شوند.
بهبود سطح کیفیت زندگی
روانشناسان همیشه به دنبال این هستند تا سطح زندگی بیماران را ازآنچه هست چندین پله بهتر کنند. اگر انسانها در زندگی یک سری مهارتها داشتند هرگز برخی از مشکلات و چالشها را تجربه نمیکردند به همین خاطر روانشناسان مهارتهایی برای بهتر زندگی کردن و افزایش کیفیت زندگی به شما میدهند.
کمک به والدین در تربیت فرزندان
یکی از مهمترین وظایف و خواستههای قلبی هر پدر و مادری این است که بتواند بهدرستی از عهده تربیت فرزندانش بربیایند .اگر کودک شما بهدرستی تربیت شود در بزرگسالی یک شخصیت سالم خواهد داشت. اگر به دنبال ساختن یک شخصیت سالم برای فرزندتان هستید بهتر است که او را با اصول درست تربیت کنید وگرنه زمانی که فرزند شما بزرگ میشود شما با مشکلاتی روبرو میشوید که آرامش را از شما میگیرد. روانشناسی کودک و نوجوان در این موضوع میتواند چراغ راه شما برای تربیت فرزندانتان باشد.
برنامهریزی اجتماعی
روانشناسی تنها در بعد فردی به افراد کمک نمیکند. روانشناسی اجتماعی یکی از شاخههای علم روانشناسی است. در روانشناسی اجتماعی برنامههایی برای بهبود شرایط جامعه چیده میشود. روانشناسان اجتماعی مشاور دولت هستند و به آنها کمک میکنند تا برنامهریزیهایی را در سطح کلان انجام دهند تا سلامت روان افراد جامعه تأمین شود.
سه رویکرد مهم در روانشناسی
حتماً شما هم تابهحال نامهایی مثل روانکاوی درمان شناختی و غیره را شناخت شنیدهاید این نامها رویکردهای روانشناسی هستند هرکدام از این رویکردها یک سری اصول و قوانین مشخص برای خود دارد در این قسمت سه تا از مهمترین و معروفترین رویکردهای روانشناسی را به شما معرفی میکنیم رویکرد روانکاوی
رویکرد روانکاوی
رویکرد روان کاری ازجمله رویکردهایی است که افراد زیادی با آن آشنا هستند و حتی برخی افراد رویکرد روانکاوی را مساوی با روانشناسی میدانند. بنیانگذار رویکرد روانکاوی فروید است؛ در رویکرد روانکاوی اعتقاد افراد این است که مسائل و مشکلات و بیماریهای روحی ریشه در دوران کودکی افراد دارد.
ذهن ناهشیار افراد را خاطرات کودکی آنها شکل میدهد در رویکرد روانکاوی روانشناسان به افراد بیمار کمک میکنند تا از قسمت ناهشیار ذهن خودآگاه شوند و از طریق آگاهی و خاطرات کودکی و مشکلات ذهن ناهشیار چالشها و مشکلات روحی خود را حل کنند.
رویکرد رفتارگرایی
یکی دیگر از شاخههای روانشناسی رفتارگرایی است. همانطور که از اسم این گرایش پیداست رفتار افراد را بهصورت مستقیم بررسی میشود. این رویکرد بهجز رفتار به چیز دیگری توجه ندارد و تمام تلاشش تغییر رفتار است بهعنوانمثال تماشای برنامههای تلویزیونی که رفتارهای پرخاشگرانه نشان میدهد و باعث میشود که کودک در موقعیتهای مختلف از خود رفتارهای پرخاشگرانه نشان دهد. رفتاری که بعد از پرخاشگری با کودک میشود بر ادامه رفتار کودک بسیار اثرگذار است.
رویکرد شناختی
رویکرد شناختی همراستای رویکرد رفتارگرایی است. با این تفاوت که در رویکرد شناختی در کنار رفتار به شناخت باورهای بیمار هم توجه میشود. در رویکرد شناختی روانشناس سعی میکند که باورهای منفی بیمار را پیدا کند و برای از بین بردن این باورهای منفی تلاش کند.
تفاوت روانشناسی با روانپزشکی و مشاوره؟
اصطلاح روانشناس و روانپزشک بسیار به هم نزدیک هستند و اغلب افراد در به کار بردن این اسامی اغلب دچار خطا میشوند و تفاوت آنها را نمیدانند. این عناوین تفاوتهای زیادی باهم دارند: روانپزشکان افرادی هستند که دوره پزشکی عمومی را گذراندهاند و برای تخصص گرایش اعصاب و روان را انتخاب کردهاند.
روانپزشکان در رابطه با بیماریهای روانی مطالعه میکنند. روانپزشکی به روانشناسی بالینی کمی نزدیک است اما در روانپزشکی بیشتر اطلاعات زیستشناختی موردتوجه قرار میگیرد. بهعنوانمثال برای فردی که به افسردگی مبتلا است از درمانهای زیستی مثل دارو استفاده میکنند. یک روانشناس بالینی دلایل فردی و اجتماعی را بر روی افسردگی فرد بررسی میکند و سعی میکند برای درمان از روشهای غیر دارویی کمک بگیرد.
مشاورها افرادی هستند که برای سلامت روان افراد و جامعه تلاش میکنند. افرادی که به مشاورها مراجعه میکنند اغلب در زندگی خود به یک چالش برخوردهاند و به دنبال راهحلهایی برای بهبود شرایط هستند.
اهداف علم روانشناسی
به نظر شما روانشناسان در علم روانشناسی چه اهدافی را دنبال میکند؟ در این قسمت ۶ مورد از مهمترین اهداف علم روانشناسی را توضیح میدهیم:
توصیف کردن
یکی از اهداف مهم علم روانشناسی توصیف رفتار است. برای توصیف رفتار افراد در روانشناسی از روشهای مختلفی استفاده میشود که این روشها عبارتاند از:
نظرسنجی
بررسی بهصورت تکبهتک
بررسیهای گروهی
گزارشها افراد جامعه و مشاهده
توضیح دادن
یکی دیگر از اهداف روانشناسی توضیح دادن است. روانشناسان سعی میکنند در کنار توصیف رفتار این رفتارها را توضیح دهند. بهعنوانمثال چرا برخی از افراد جامعه رفتارهای ناشایست از خود نشان میدهند؟ برای رسیدن به موفقیت فردی، توسعه، پیشرفت و شخصیت افراد چه عواملی مؤثر است؟ سپس برای توضیح جنبههای مختلف رفتار انسان فرضیههای متعددی ارائه میکنند.
پیشبینی کردن
پیشبینی افکار و رفتار انسانها با یکدیگر از اهداف روانشناسی است. روانشناسان با شناخت اتفاقات و چرایی آنها اطلاعات زیادی برای پیشبینی زمان، علت و چگونگی تکرار وقایع در آینده استفاده میکنند. پیشبینی یکی از بهترین روشها برای روانشناسان است که به کمک آن بتوانند علل احتمالی برخی از رفتارها را پیشبینی کنند.
تغییر
یکی دیگر از اهداف روانشناسی تغییر است. تغییر، تأثیر و کنترل رفتار و در آخر هم بهبود زندگی افراد! روانشناسان بیش از دارودرمانی سعی میکنند با انواع روشهای مشاوره و روانشناسی در طی جلسات درمان وضعیت روانی بیمار را در یک وضعیت پایدار قرار دهند و با تغییر رفتار به فرد کمک کند.
گسترش علم آگاهی
افراد فعال در حوزه روانشناسی سعی میکنند با تحقیق در شاخههای مختلف روانشناسی مردم را از اهمیت علم روانشناسی و مشاور آگاه کنند.
بهبود وضعیت روانی
از مهمترین اهداف روانشناسی بهبود وضعیت روانی مردم است. روانشناسان به دنبال رشد، تعالی و بهبود کیفیت زندگی افراد هستند.
جمعبندی
در این مقاله بهصورت کامل علم روانشناسی، تاریخ روانشناسی، شاخههای مختلف روانشناسی را بهصورت کامل توضیح دادیم. علم روانشناسی که شامل توصیف، توضیح، پیشبینی است باعث تغییر رفتار میشود را موردبررسی قراردادیم. اغلب افراد روانشناس، روانپزشک، مشاور را باهم اشتباه میگیرند، درصورتیکه هر یک از این عناوین مفاهیم متفاوتی دارند.